روزگار نوشت...
بالاخره بازم بعد از چند روز وقت كردم بيام به وبلاگم و كمي از خودم و روزگارم بنويسم...
بقول شاعري : حال من خوب است،اما تو باور نكن!
قبولي دانشگامو گرفتم و انشالله از اواسط مهــر دانشجو ميشم! ^__^
چه زود گذشت...
روزايي كه انتظار تموم شدن مدرسه و كنكور و درس و اينچيزا رو داشتيم!
اما حالا به حال همون روزا حسرت ميخوريم!
وارد ِ يه مرحلــه ي جديد شدن بد نيست...
اما ياد روزاي گذشته و شروع دغدغه هاي جديد هم خودش عالميــه!
تو اين يه ماه كلي مشكل داشتم...
از روزاي سخت و پراسترس بگير تا مشكلات شخصي و كلاس و دانشگاه و كلي چيزاي ديگه...
امــا خــدا بزرگــــه ، خداروشكر كه بازم خيلي جاها به دادم ميرسه :-)
درد و دلـــا كه تمومي نداره ولي سرتونو درد نميــارم دوستــان ;-)
پي نوشت:شروع ماه مهر رو به بچه مدرسه اي هاي عزيز تبريــك ميگم(از روزاي خوبتون استفاده كنيد)
به دانشجو هاي عزيز هم ، هم تسليت و هم تبريك عرض ميكنم :-D